اس ام اس خنده دار عجایب خلق دختران
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس و جوک خنده دار 

sms khandedar

 

ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﻟﻮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﮐﺠﺎﯾﯽ ؟

ﭘﺴﺮ : ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺩﯾﮕﻪ ! ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﻡ &hellip;

ﺩﺧﺘﺮ : ﻣﻦ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺗﻢ

ﯾﻪ ﮐﻢ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﺟﺪﯾﺪﺕ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺑﮕﯿﺮ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺳﺮﻣﺎ ﻧﺨﻮﺭﻩ !

ﭘﺴﺮ : ﻣﺜﻼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﭻ ﺑﮕﯿﺮﯼ ؟

ﺩﺧﺘﺮ : آﺭﻩ !

ﭘﺴﺮ : ﺍﻭﺳﮕﻮﻝ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﯼ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺧﻮﻧﻪ !

ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﺮﺩ ؟خنده



اس ام اس ولنتاین جدید
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس ولنتاین

SMS valentine

 

آری عشق دو نیمه دارد

نیمی از آن عشقی است که دل تو را بیقرار کرده است

و نیمی دیگر آن محبتی است که در دل من می تپد

ولنتاین مبارک



اس ام اس بامفهوم جدید
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس جدید

sms jadid

 

از درختان جنگل پرسیدن چرا شما از تکه ای به نام تبر می ترسین؟

گفتند ما از طبر نمی ترسیم

از دسته ی آن می ترسیم که از جنس خودمان است



اس ام اس معرفت
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس جدید

sms jadid

 

دوستی حدیث عشق است و جدایی رسم طبیعت

ولی بیاد هم بودن هدیه معرفت است



اس ام اس رفاقت
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس جدید

sms jadid

 

مخاطب خاص من &hellip;

خاص بودن خاصیت توست

تو همیشه خاص می مانی چون انتخاب منی &hellip;



اس ام اس مخاطب خاص
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس جدید

sms jadid

 

مخاطب خاص من &hellip;

خاص بودن خاصیت توست

تو همیشه خاص می مانی چون انتخاب منی &hellip;



اس ام اس ولنتاین با طعم علم فیزیک
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس ولنتاین برای همسر

SMS valentine

 

فیزیک بعدترها ثابت می کند

در ولنتاین جای خالی آدم ها بزرگتر می شود



اس ام اس ولنتاین برای همسر
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس ولنتاین برای همسر

SMS valentine

 

همه به زخمشون دستمال میبندن اما من به زخمم دل بستم !

ولنتاین بر زخم زندگیم مبارک!



اس ام اس و جوک خنده دار
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

اس ام اس و جوک خنده دار

sms khandedar

 

به راننده تاکسیه پول دادم برگشت گفت یه نفری ؟ گفتم خیلی وقته &hellip;

گفت بِبُر صداتو ، خرد بده پول خرد ندارم !

چرا ملت بی احساس شدن ؟ یکی نیست منو درک کنهنیشخند



داستان کوتاه دزدیدن جوانمردی
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

داستان کوتاه دزدیدن جوانمردی

اسب سواری ، مرد چلاقی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست

مرد سوار دلش به حال او سوخت از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد

و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند

مرد چاق وقتی بر اسب سوار شد ، دهنه ی اسب را کشید و گفت : …

اسب را بردم ، و با اسب گریخت!

اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد : تو ، تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!

اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین چه می گویم!