اس ام اس و جوک جدید 93
اس ام اس و جوک جدید 93
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

معلم از بچه ها میپرسه:بچه ها در آینده میخواهید چه کاره شوید؟ محسن:من میخواهم ناخدا بشم علی:من میخواهم دکتر بشم سارا:من میخوام یه مادر خوب بشم رضا:منم میخوام به سارا کمک کنم  

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*



 یکی از تفریحات دوره راهنماییم این بود که :
کپسول آموکسی سیلین مینداختم تو بخاری کلاس
یه بوی گند افتضاحی داشت که همه بالا می آوردن
تا ۸ساعت نمیشد نفس بکشی
معلم میگفت همه حیاط
تا آخرین زنگ بچه ها دعام میکردن
من الان به اینجا رسیدم مدیون دعای اونام
 

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 اولی: بگو ببینم اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و داره می زنه و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم به این کار چی می گن؟
دومی: حس برادری  
 

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 نیمه گم شده عزیز انتظار ندارم تو این گرونی پیدات بشه فقط بگو اگه ظاهر ادما برات مهم نیس من نرم بدنسازی :|

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 به یکی میگن اسمتو به انگلیسی بگو؟
میگه: the son of god of beetwen two water original
میگن یعنی چی؟ میگه: شمس الله میان دوآبی اصل  
 

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 اسی جلبک با عجله میره پیش دکتر و مگه: سلام دکتر زود بیا آپاندیس زنم درد گرفته
دکتر می گه: من که یک هفته پیش آپاندیس زنتو عمل کردم   مگه میشه یک زن دو تا آپاندیس داشته باشه؟
اسی میگه : نه ولی یک مرد که می تونه دو زن داشته باشه

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 مردی تعریف می کرد که با دو دوستش به جنگل های آمازون رفته بود و در آنجا گرفتار قبیله زنان وحشی شدند و آنها دو دوستش را کشتند
وقتی از او پرسیدند چرا تو زنده ماندی گفت: زن های وحشی آمازون از هر یک از ما خواستند چیزی را از آنها بخواهیم که نتوانند انجام بدهند
خواسته های دو دوستم را انجام دادند و آنها را کشتند وقتی نوبت به من رسید به آنها گفتم: لطفا زشت ترین شما مرا بکشد

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 پنج دادش یه تاکسی میخرن بعد یک ماه ورشکست میشن میدونین چرا ؟ چون پنج تایی با هم میرفتن مسافر کشی  

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 به غضنفر زنگ میزنن میگن پاشو بیا روستا بابت مردهغضنفر می گه نه شما دروغ میگین حتما یک اتفاقی افتاده شما نمی خواین به من بگین  

 

*

اس ام اس و جوک جدید 93

*

 


 معلمي در كلاس علوم از دانش آموزي پرسيد: با ديدن پاي اين حيوان نام حيوان را بگو دانش آموز هر چه به پايي كه در دست معلم بود نگاه كرد نتوانست پاسخ دهد
معلم پس از مدتي گفت: بگو اسمت چيه تا برايت يك صفر بگذارم دانش آموز پايش را از كفش درآورد و گفت: خب شما هم از روي پاي من بگوييد اسمم چيه 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: